یکشنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۶

گهواره ء گربه

گهواره ء گربه آقای وانی گات کتاب مسخره ای است ، بیشتر از همه ء مسخرگی که سعی شده در سطربه سطر کتاب باشد ، اصلا می دانید جناب جونیور به نظرم خیلی بهتر بود در همان بمبارن کارتان تمام می شد یا کاش لااقل سیگار کاری می کرد، این همه شهرت و من هنوز از یکی از کتابهایتان هم خوشم نیامده ، عصبانیم از دستت آنقدر که اگر دستم می رسید آنقدر با یخ نه به سرتان می کوبیدم که ... که اش را نمی گویم که ! خودتان باید بهتر بدانید
بیچاره هوینکر!
هیچ دلم نمی خواهد با شما دهن به دهن بشوم ، بهتر است فرامومش کنیم . البته فراموشی فقط وقتی حاصل می شود که بمیری و حالا شما مرده اید و خیالتان راحت ِ راحت است هم از بابت هوینکرها و هم از بابت ِ یخ نه و حتی مونا ، من هم همین کار را خواهم کرد ، وقتی مردم همه چیز را فراموش میکنم به همه هم توصیه میکنم همین کار را بکنند حتی آن باکنون عوضی اتان!

8 comments | Permalink

نظرات: 8

آیدنی جان ایا ما فراموش میکنیم یا فراموش می شویم ؟
مسئله این است و
اما میلبینم از دست جناب نویسنده حسابی کفری هستی . خوب مگه مجبوریمن اگه متابی دوست نداشته باشم همونطور نصفه ولش میکنم .

By Anonymous ناشناس, at ۹:۴۵ قبل‌ازظهر

vajeb shod in gahvareye gorbe ra bekhanim bebinim omghe faje'e ta be kojast? shayad agar napasandidim lashkari tartib dahim o dastejami berim yakh darmaniyash konim!

By Anonymous ناشناس, at ۸:۴۹ قبل‌ازظهر

delet miad? badesham in bichare oun vaght ke boud ounghadr mosibat keshid ke man jash boudam dige nafas nadashtam ketab benevisam vali khob to be asabe khodet mosallat bash ma khodemoun hemayatet mikonim va dooset darim va ghaboulet darim va khak be tou sare venegat va venegat dorost kon!

By Blogger N, at ۱۰:۵۴ قبل‌ازظهر

آیدین الان کلی خجالت کشیدم که میبینم تو کامنت قبلی کلی غلط غلوط داشتم.
ایکون خجالت داشته باش.

.
.
.
بعد هم اینکه ایدین ،
مثه اینکه فریبا خودشم گفته که چهل زمستان .
دیگه این واضحه .
حالا اگه ایدین نگرفته چون به احتمال زیاد حواسش پیش گهواره گربه بوده.

By Anonymous ناشناس, at ۸:۱۱ قبل‌ازظهر

بعدم لان یک چیزی دیدم که کلی به همخونه ایم حسودیم شد .
توی اتون لینکای سمت راست منظورمه دیگه .
ل ووووووووووووووووو ل.
خوش باشی .
مزاح میکنم که بخندی یک وقت بدت نیاد ها .

By Anonymous ناشناس, at ۸:۱۲ قبل‌ازظهر

الو ...فوت...کار می کنه؟

By Anonymous ناشناس, at ۴:۱۷ بعدازظهر

میگم خب چه کاری بود که خوندیش؟

By Anonymous ناشناس, at ۴:۱۸ بعدازظهر

اوه حالا چرا این قدر عصبانی....برخلاف نظر شما من از این کتاب خوشم آمده بود. از کوتاه بودن فصل هاش لذت بردم و از ساختار نوشته. اما عصبانی می شی جالب تر می نویسا:D

By Anonymous ناشناس, at ۵:۴۵ بعدازظهر



aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007