پنجشنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۲

خاتمی اين روزها کم مصاحبه میکنه اصولا ايشون هر وقت یه مشکلی تو کشور پيش میاد و ميبینه که محبوبيتش!! در خطر اينجوری ساکت ميشه ولی بر حسب شرايط دو تا مصاحبه کرد که خیلی منو به خودش مشغول کرد ، به خودش به خودم و به ميثاقی! که بامردم بسته!خاتمی در مصاحبه اول که در کاخ سعد آباد و در استقبا ل ریس کشور فکر کنم تاجیکستان بود گفت که از هیچ گونه اشوبی حمایت نمیکنه و این افراد تعدادشون خیلی کمه واین مایع مباهات کشوره!و در موضع گيری بعدی به انتقاد ازچک استرا پرداخته بود که چرا از اعتراضات در ايران حمایت کردن !!!و گفته بود که در لندن اعتراض ضد جنگ میلیونی بوده در حالی که در ايران فقط چند هزار نفر بودن؟؟!!اينها خيلی ذهن من رو به خودش مشغول کرد دلم میخاست ازش می پرسيدم که از اون فقط دو سه هزار نفر چطور بیشتر ازچهار هزار نفر رو دستگیر کردین و آیا تو اون تظاهرات میليونی لندن از بینی یه نفر خون امد ؟اما نه نه ....نه ...اینها نیست ...دلیل فقط یک چیزه .!!ببينید خاتمی خیلی ادم خوبی ، خیلی باسواد و اهل فکر ! و کتاب !فرهيخته است ! حداقل از این بوش بهتره!ولی یه مشکل وجود داره مشکل اینه که چاقو دسته خودش رو هیچوقت نمیبره حالا هر چقدر هم میخاد خوب باشه !!!هزار سال روحانیت یک نقش کلیدی در جامعه ايران داشته و اون تطهر حاکمیت و ظلم و جور شاهان بوده ، نظام استبداد همیشه تمام کارهاش رو با مهر تایید اینها انجام میداده و موبد و شاه همیشه مکمل همدیگر بودن(تحولات فکری و اجتماعی در جامعه فئودالی ایران –محمد رضا فشاهی) ولی مثل اینکه ما بدبخترین بچه های ایران زمین بودیم چون دیگه کسی نمونده که استبداد رو تایید بکنه ...همه رفتن ..فقط خود استبداد مونده ، فقط خود استبداد!"دولت بايد ظرفيت و فرهنگ مشارکت پذيری و نقد و اصلاح را در جامعه گسترش دهد و خود پيشگام و سرمشق تحمل و جلب مشارکت باشد. هنر دولت و نظام اين است که سعی کنند حتی مخالفان را به چهار چوب قانون بکشانند تا آنها در اين چهار چوب اظهار نظر کنند. انسان حقوق فراوانی دارد. اگر مرتکب جرمی شد ؛ يک حق يا دو حقش به خاطر ضربه ای که به جامعه زده است ؛ از بين می رود اما صدها و هزاران حق ديگر دارد که بايد محفوظ بماند. ما بايد حقوق او ؛ حرمت او ؛ آبروی او ؛ و بالاتر از اين آبروی بستگان و کسان او را نگاه داريم
"توسعه سياسی ؛ توسعه اقتصادی و امنيت سيد محمد خاتمی۱۳۷۹ انتشارات طرح نو
اين يکی از هزاران عقايد آزادگرايانه آقای خاتمی بود که بيست و يک ميليون نفر انسان تشنه دموکراسی و عاشق وطن را به پای صندوقهای رأی کشاند !ولی افسوس بر دل اميدوار ما......

نمي دانم كجا محمدي متولد شد
كه تاق كسراي دلم ترك برداشت....
و نمي دانم چرا آتشكده هاي دلم فروزان تر شدند...
باز هم تاريخ دروغ گفت...
و دروازه هاي دلم را...
راستي كدامين سلمان دروازه هاي قلبم را گشود
كه خاطراتم فرش قرمزاسبان عرب گشتند...
سلمان از خندق گفت...
ومن خندقي كندم
تا آنان كه شمشيرشان را به نقد عشق خريدند

افسرده باز گردند...
نمي دانستم كه سلمان گريستن نمي دانسته...
افسوس كه بر سيلاب اشكم
قايقي انداختند و از دروازه هاي دلم گذشتند...راستي كدامين سلمان دروازه هاي قلبم را گشود؟!.


aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007