رساله رفیق و وزیر
رفیق: اول از شما میپرسم به چه استحقاق میخواهید وزارت بکنید؟ چه هنری دارید که سایرین نداشته باشند؟ د ر
چه علم کتاب نوشته اید؟ کدام صنعت را اختراع کرده اید ؟ هنوز شما نه یک عهد نامه خوانده اید نه یک نقشه جنگ دیده اید ، نه لفظ بانک شنیده اید ، نه اسامی دول را میدانید و با این وصف ادعای وزارت میکنید ، شما هنوز بر حسب علم با یک طفل دهاتی هیچ فرقی ندارید ، پارلمانت را چطور میخورند؟ مالیات غیر مستقیم کار کدام نقاش است ؟
در سایر دول هیچ وزیری نیست که در علوم مملکت داری چند جلد کتاب مشهور ننوشته باشد و شما هنوزبه پول کاغذی اعتفاد ندارید ، شما هنوز کفایت وزرا را در تعداد فراش میدانید و با وصف این میخواهید اختیار بیست کرور خلق را بدست شما بدهند. که سالی یک کرور تومان را صرف شخص خود بکنید و هر ساعت بر اهالی ایران منت بگذارید که اگر من نباشم شما هم نخواهید بود! آخر چه کرده اید ؟ چه میدانید؟ چه میتوانید؟
چه حق دارید که پادشاه شما را مبعود ملت قرار بدهد؟ فرضا پادشاه هم چنین کاری بکند شما چرا باید قبول بکندیپ؟ فرضا مردم هم آمدند به شما سر فرود آوردند شما چرا نباید خجالت بکشید؟....
دلم میخاد به این مردیکه خاتم الچاخان بگم اون یکی وزیرات هیچ این یارو سیکلم ردی رو از کجا آوردی کردی وزیر بازرگانی !