يک شب مرا ببر به فراسوی زندگی
حتی دگرپشيزی ازاين شب نخواهم خواست
يک گور از آن من و دنيا برای تو
جايی برای پای من امروز وا کنید
تا آخرين نفس غم فردا برای تو
در امن گاه خلوت ساحل نشسته ام
اين موج های وحشی دريا برای تو
با من بگو خزان نگاهم تمام خواهد شد؟
این قصه ها و شب نشينی يلدا برای تو
...اين روزها و باقی شب ها برای تو
نظرات: 0