یکی مثل خیلی ها...
...
نه من تنهای تنهایم ، البته خیلیها هستند که من دوستشان دارم ولی با این همه تنهای تنهایم ، چه میشود کرد ، انگار قسمت من همین است ...
آدمهای تنها زیاد میخوانند و زیاد میگویند و کم میشنوند و زندگی را چیز اسرار آمیزی می انگارند و فکر میکنند که صوفی مسلک اند و غالبا شیطان را در جایی میبینند که حضور ندارد!
پی نوشت:
تمام میشود ،تمام میشود ،تمام میشود ،تمام میشود ،تمام میشود ،تمام میشود ، تمام میشود شــــاید تمام شود...
و ساعت 4 بار نواخت!
نظرات: 0