شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۳

اسـکـا ر 83

به رسم هر ساله ، بلاگران ترگل و ورگل در محل همایشهای خیالی وبلاگ صورتک خیالی نشسته اند ، آیدین امسال پس از مذاکرات طولانی با پسر رعد و گرفتن تضمین کتبی مبنی بر اینکه دختران فقط توسط آیدین بوسیده شوند به همکاری وی این مراسم را اجرا میکند ، پس به رسم هر ساله تمامی دختران حاضر در مراسم پس از گرفتن جایزه توسط آیدین ماچ میشوند و پسران نیز از سر رفع تکلیف موفق به دست دادن با پسر رعد میشوند!

با سلام به همه مدعوین ، اسکار امسال در رشته های زیر برگزار میشه:

اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن ، در این رشته امسال در حدود دو میلیون و شونصد و شصت و هفت نفر و نصفی! نفر کاندیدا بودن که آکادمی بعد از جلسات طولانی با پسر رعد و خالی شدن مقدار متناهی بطری آب معدنی!!!! به این نتیجه رسید که این جایزه به کس دیگه ای جز دخترک کله کشک ، نگاه بانو نمیتونه برسه..
نگاه روی سن:
:D وای من خیلی خوشحالم ، ولی با نارسیسمی که من دارم یعنی چی دیگه بقیه مراسم ، جمع کنید برید دیگه ، مگه نمیدونی آیدینی همه باید فقط منو دوس داشته باشن ، امیدوارم بقیه جایزه هاشون تو گلوشون گیر کنه ، البته فقط پسرا!!

پسر رعد :اه باز این ضعیفه فیمینیست شروع کرد!

اسکار دیگه ای که داده خواهد شد ، اسکار بهترین بازیگر نقش اول مردِ که در این رشته تقریبا کسی کاندید نبود و سینای زیگورات با یکه تازی تمام موفق شد اسکار بهترین بازیگر رو کسب کنه ، همچنین آکادمی ایشون رو به عنوان بهترین فیلم کننده ملت در سال 83 برگزید و جایزه ویژه تماشاگران به مجموعه سه قسمتی معصومیت از دست رفته تعلق گرفت و سینا به عنوان معصوم ترین پسر بلاگستان انتخاب شد.
...،...،...
آیدین: به نظر میرسه که ایشون در مراسم حضور ندارن ، ای ول خوشم میاد اسکار رو به تخمش هم حساب نمیکنه و باز رفته تایلند کمک رسانی معنوی !!!! الحق که در معنویات ید طولایی دارند!

پسر رعد: زاغارت، نعوذ بالله....

اما اسکار بهترین وبلاگ سال با احترام اهدا ء میشه به الهام از وبلاگ Ecce Homo!
الهام روی سن:
هوم منم ، توانگرترین و رشک انگیزترین کس ! وقتی میگویم من منظورم همه شماهاست،اما افسوس که برترین امیدم ناگفته در بند مانده است و رویاها و آرام بخشان جوانی ام همه جان سپرده اند ! اه که به سامان خویش خواهم رسید ، خواهم رسید خواهم رسید اگر دل هرزه ام بگذارد!
آیدین: نمنه؟
پسر رعد: الکل لازم شد بدفرم!

اما کتگوری بعدی که در اون جایزه اهدا ء میشه ، اسکار فناوری ، نو آوری و اطلاع رسانیه که میرسه به
بلاگر فعال و همیشه انلاین پاپیون!

پسر رعد : البته هرگونه شایعه تبانی به علت هم رشته بودن با پسر رعد و فامیلیت با آیدین شدیدا ، عمیقا، قویا تکذیب می گردد!

مهرداد روی سن:
با تشکر از همکار عزیز که منو به روی سن دعوت کردن ، من همین الان یه مصاحبه باایسنا داشتم در مورد چگونگی خالی کردن سطل آشغال در ویندوز ، البته روزنامه عصر ارتباط هم از من دعوت به همکاری کرده ولی با توجه به اینکه ویروسهای جدید شیوع پیدا کردن و من امسال در پی سی ورلد هم مینوشتم و اگه بخوام یه تاریخچه از خودم در اختیارتون قرار بدم باید بگم که...

آیدین : بده من بچه میکروفون رو مفت گیر آوردی! برو بشین سرجات آخرش شاید یه چیزی شدی!
پسر رعد: آیدین اینو توجیه نکرده، برنده کردیم پوففففف


مراسم داشت با نظم و ترتیب پیش میرفت که سر و صدای اون گوشه سالن توجه همه رو به خودش جلب کرد:
اوه ، ببین چه خبره ، آنت و پرین و نل و حنا دارن مخ گالونی رو میزنن که پاشه بره پدری از این دکتر(د) در بیاره که گرگهای دهگلان که سهله گوسفندهای بلبان آباد هم بحالش صدای پاریکال رو در بیارن! جو اون گوشه کم کم داره متشنج میشه ، پلنگ صورتی و چاردست و پسر شجاع و خرس مهربون هم دارن میان که ...آیدین با تیزهوشی پشت میکروفون قرار میگیره و با صدای بلند و کشدار اعلام میکنه آنـــاهـــیــتا ااا ، با شنیدن اسم آناهیتا آقای کدو از شهر آجیلی همه رو به سکوت دعوت میکنه و تماشاگران هم که تحت تاثیر قرار گرفتن به سبک مسابقات فوتبال باشگاهای اروپا فریاد میکشن و موج مکزیکی می زدند: آنا اوه ِ هو آنا هو هه هو
و در بین این همه ابراز احساسات ، آیدین اعلام میکنه :
اسکار بهترین و پربیننده ترین سریال داستانی ، با شرکت ماموستا ، دکتر (د) ، آقای (ح) و ....بافتخار تمام تقدیم میشه به فرشته نازنین بلاگستان ، آنـاهـیتـا...
هنگام به روی سن آمدن آناهیتا سالن دیگه تقریبا به حالت انفجار در آمده و آیدین در حرکتی غیر معمول ، از سن میاد پایین و از همون پایین شروع میکنه به بوس کردن آنا و با هم میان بالا!!

آناهیتا روی سن :
Okkkkk!
قربونت برم که این همه منو میشنوی ، آیدین ، آلن به دخترام حسودیم میشه میدونین که ، بچه ها یه بوس برا همتون ، یه دونه اما گنده..

حضار در حالت انفجار : ماموستا دوست داریم .... ماموستا دوست داریم.

اما اسکار بهترین خسته امسال میرسه به خرس جنگلی و آکادمی به به پاس شیوه نوین بیان خستگی از جانب ایشون یه کندو عسل اصل به ایشون اهدا میکنه!

خرس رو سن: یه آکادمی ، یه مرد داره میره ، هوا تاریک روشنه ، زنه در رو باز کرد ، ماشین رد شد ، فردا صبح شد، شب دیروز بود ، مرسی آکادمی اما خرس خسته اس!

پسر رعد: تکبیر

اما امسال ، بر خلاف سال گذشته در نبود ام الاشرار بانوی اول ، این دخترک پر پستیژ و صاحب کلاس و نازنین بلاگستان ، با آرامش و در بین تشویق و ابراز احساسات مخصوص آیدین به روی سن میاد ، و بالاخره بعد از دو سال موفق میشه جایزه بــــانـــو ی اول بلاگستان رو بدست بیاره .
( به گزارش خبرنگار ما قبل از به روی سن آمدن بانوی اول پسر رعد که در حالت عادی نبود خودش را به آیدین میرساند و در گوش او میگوید ،" دادشی من حاضرم وظیفه تو رو انجام بدم ، تو خسته شدی برو یکم الکل بزن که آیدین با چشم غره ای رعد مردک را به جای خود مینشاند)
بانوی اول روی سن:
آیدینی ،دلم يه اتفاق،جالب،عجيب،متفاوت،هيجان انگيز،متنوع میخاست همه ءامسال رو تا اینکه تو اسکار رو برگزار کردی!
آیدین : بانوی اول جونیم خیلی دوست دارم:*...لوطی خور داریم!:*:*!
اما اسکار بهترین وبلاگ از ما بهتران در میان خیل زیادی از کاندیداها که در حدود یک نفر بودن میرسه به پری ِ مهربون.
پری ِ مهربون با چوبش روی سن:
مرسی بچها ، میدونین من همیشه که بچه بودم! فکر میکردم که کتابهای دبستانی بال دارند و بالشون میشکنه، میخام بدونم چرا؟!!
آیدین و پسر رعد همزمان : مام همین فکر رو می کردیم . ولی جدی کتاب چیه ؟مزه اس؟!
...
(به گزارش خبرنگار ما ، در این هنگام پسر رعد به صورت مشکوکی مفقود می گردد و به همین دلیل برنامه برای مدتی دچار وقفه میگردد که با جستجوی فراوان وی در حالت عرفانی شرب خمر پیدا میشود و به سن هدایت میگردد!)
آیدین : با عرض پوزش بابت تاخیر چند دقیقه ای واقعیت این است که پسر رعد مقید به عبادت سر وقت هستند . لطفا به ادامه مراسم توجه فرمایید.
اما اسکار بهترین قالب وبلاگ می رسد به دخترک ارمن نیلا..
نیلاروی سن:
عجببببب! من گفته بودم شدیدا.اگه نمی خواین وبلاگمو بخونین .بی زحمت مزاحم کسب نشوید . در ضمن مرگ بر مشروب!
(در حینی که آیدین می خواست نیلا را ببوسد پسر رعد مست بازی در آورده با حالت تهاجمی آیدین را هل داد و خود دست به کار شد و پس از مراسم به خبرنگار ما گزارشی انگیزه خود را تعصبات قومی و ناسیونالیسم مزمن دانست و هرگونه مستی را در این عمل را از ترس نیلا قویا تکذیب کرد!)
اما بهترین وبلاگ حس همکاری می رسد به سولماز همشهری محترم پسر رعد
سولماز : من با تشکر از همه دست اندرکاران .هنوز فکر می کنم دعای اون پیر مرده باعث شد این جایزه رو ببرم
در این زمان حضار به شدت سولمار را با این کلمات < بابا تو دیگه کی هستی. بابا رابین هود > به شدت تشویق کردند

اما اسکار بهترین پراکنده نویس با دمپایهای خیس می رسه به سیما
سیما روی سن :مرسی خارجی جونم. مرسی آیدینی!( که با تعجب حضار و هشدار به عدم سوتی دادن ختم به خیر می گردد و در حالی که اشک می ریخت گفت: ای پیاز کجایی که اشکتو در بیارم)

اما جایزه بهترین فلسفه گریزی متظاهرانه امسال می رسد به :سیفون
و همچنین ایشان به عنوان بهترین مانیفست نویس تاریخ بشری که مانیفیست ایشان پوز مارکس و انگل و مانیفیست حزب از خدا بیخبرشان به زمین زد، انتخاب می شوند
سیفون: / / / / - - - -- - - - .............میسوزانیدمنسوزانیدمیسوزانیدمیسوزانیدم. سیفون رو بکش که حالم از این مراسم به هم خورد!
پسر رعد: سیفون جونم! روزی دوبار مانیفست هاتو نخونم روزم روز نمی شه!زنده باشی جوون

اما اسکار بهترین وبلاگ سیاسی -فرهنگی-ادبی می رسه به مهر همچنین ایشان مفتخر به نشان افتخار به عنوان بهترین کامنت نویس آکادمی می گردد
مهر روی سن:البته شما که مستحضر هستید که شاید فلانی زندگی همین باشد. در ضمن کودکی خیابانی درد مشترک ماست و البته آنسوی پنجره شاید بتوان دیدی زد.

اما اسکار بهترین پیشرفت وبلاگی می رسد به :یاسی( نیلو ) به علت نفوذ در جمع بلاگران حرفه ای!
نیلو روی سن: اسکار خیلی خوبه ، من bf ام اسکار دوست داشت ، bf باید اسکار بگیره تا gf اسکار بگیره ، bf gf bf gf ....اما کاش این مراسم رو شمال برگزار میکردیم!

اما اسکار بهترین و تندترین آپدیت با میانگین حدودی 2 ثانیه یک پست می رسد به رگبار و همچنین آکادمی از اسم وبلاگ ایشون طی مراسم خاصی تجلیل به عمل میاره ، و شرکت آب هم به علت تامین بخش قابل توجی از آب شهر ازشون تقدیر میکنه!! همــــچنین جایزه بهترین پچپچه سال" قایقم پیدا کنی کو تا دریا" از طرف آیدین با احترام به مریمقلی جون تقدیم میشه!
رگبار : ایششششش!جمع کنید با این مراسم!اگه الان خونه بودم 65 بار آپدیت می کردم.
آیدین : نمیخاد بمیره ، میخاد زنده بمونه!
پسر رعد: ((=

و گتگوری بعدی که در اون اسکار اهدا ء میشه کتگوری بامداده ، که یادگار برنده بهترین بامداد امسال، تشریف میارن رو سن!

بامداد روی سن:
به خدا خیلی دلم میخاد یه چیزی بگم ولی حرفم نمیاد!!
آیدین : :)))) !!!!!

در بخش بلاگهای کمدی ، مثل ِ همیشه علی قالپاق از وبلاگ جوادها و بادمجان بی آفت م به کسب جایزه میشه!
علی رو سن: با سلام خدمت همه برارا و آبجياي گلم عرض کنم که موخام این آیدینو که امسالم مثل پارسال اسکار ره ردیف کرده مو هم برا همتون یه تک چرخ 4 پشته دس ول کلاس بی میزنوم تا حال بیاد تخمتون!

آیدین: فوق لیسانس بدبخت خرخون!

و میرسیم به ناز ترین اسکار امسال! بله ، نازی شکلاتی مغز دار با افتخار برنده نازترین اسکار امسال میشن و همچنین به علت ارادت ویژه هیت داوران به ایشان یک سال استفاده رایگان از ایدین ، اوخ ببخشید شکلات آیدین اهدا ء میگردد!
نازی روی سن:
قربون آیدینی شکلات مغز دار خودم برم :*
آیدین : تا نازی هست باید زندگی کرد!

و اسکار بهترین تربیت بدنی تقدیم میشه به یادمان که به علت امادگی جسمانی بالای ایشون 5 دور دور سالن رو میزنن و بعد میان رو سن!
یادمان رو سن: آیدین!! حقشه یه پسگردنی بخوری ، همیشه رو کارات فک کن!

اما جایزه بهترین شاعره وبلاگ می رسد به :ناتاشا
ناتاشا: من یک شاعرم با قامتی خسته از راه ، بیشتر از همسفر تا زمن،در گذر اندیشه ها ، وای انسانها کجایید که در حال قتل قیصر برادر گرامی تان می باشند.
پسر رعد: ناتاشا ، تو فقط وقتای برفی باد من می افتی نه؟

اما اسکار زرنگترین دختر سال میرسه به عروس خانوم غریبه!
حضار :غریبه باس برقصه از شوهرش نترسه...
غریبه :وا... حالتون خوفه؟من شوور دارم و سر و سامان گرفتم ولی آبی باشین
پسر رعد با حالتی افسرده: اوففف. آخرشم نتونستم بگیرمش!حیف ! باز الکل لازم شدیم فطیر!

اما اسکار بهترین هدیه هدیه میشه به پاییزان :
پاییزان روی سن:دخترک درونم بطریهای مشروب را خالی کرد و مرد افکن سیگار کشید ، من پرپر شدم و تو ندیدی دریم دوم دام!

اما اسکار بهترین پایان بندی اهدا ء میشه به بیابانگرد عزیز.

بیابانگرد روی سن : اسکار چی هست! من از یه خانواده سنتیم ، توش مشرو ب هم مصرف میشه؟! تموم.
آیدین: دلم برا بلاگت تنگ شده ، امممم ، امم ام ...هیچی تموم...
پسر رعد: آخی!

و اسکارهای نسل سوخته ، عامی ، نازک نارنجی ،آذر ، یلدای تنهایی ، شاهین ، هرم ، اسنوا ، ریحان ، گلناز ، فرناز ، تارا ، زاغارت ، حمید ، محسن ، یاور ، آرزو ، پگاه ،،لاتلند و عباس پارتیزان و برو بچز لات، ثمر جون ، مانا و اسنوا،رخشان، توت فرنگی، بیا حالشو ببر، شراب تلخ .... .اهدا ء میشه...و...
بستونه دیگه پاشید برید ، پسر رعد اون لکسوست رو هم بردار بریم عرق خوری!

ااااااااااا... آیدین گلم صورتک بی خیالی! جدی جدی رفتن! بیا من و تو هم به هم جایزه بدیم .اینا که مرام نداشتن رفتن.
آیدین : امممم اوکی. آلن جونم پسرک رعد! تو می شی بهترين جفنگيات مستانه ...
پسر رعد: نو هم می شی بهترين مهملات مستانه.خوبه؟
آیدین : حرف نداره عرقتو بخور....
---------------------------------------------------------------------------


از اسکار 82 تا اسکار 83 یک سال دیگر هم گذشت....

راستش را بخواهید نمیتوانم بگویم خوب بوده یا نه ، برایم سالی بود پر از فراز و نشیب ، پر هیاهو و پر مشغله ، پر از دردهای دوستی و پوستی و پراز اتفاقاتی که افتاد و نمیباست بیفتد ، پر از قولهای انجام نشده با شبهایی پر از کابوس و عذاب وجدان ِ دانم و ندانم کاریها ، اما اگر بخواهم با خودم رو راست باشم باید بگویم اکنون که بر میگردم و به این همه روزهای سپری شده نگاه میکنم نمیدانم به چه دلیل نمیتوانم دوستشان نداشته باشم!

در این یکسال دوستان بسیاری به دوستانم اضافه شد و که چقدر دوستشان دارم و به راستی که بهتر از دوست و یاد دوستیها و اشکها و لبخندهای دوستانه یادگاری نیست بر این گنبد دوار ، دوستان دوستتان دارم بی انتها و بی انتها سپاسگذارم که اینچنین سرشارم کرده اید از زندگی..:)

در سال جدید برای خود آروز میکنم که بهتر و بیشتر فکرکنم بر کارهایم ، آنقدر که لااقل با وجدانی آسوده به خواب روم و برای همه شما نازنینان نیز ، سالی پر از شادی و فعالیت و پیروزی و بهروزی آرزو میکنم
:*

0 comments | Permalink

نظرات: 0



aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007