ما زنده ایم آری...
اين وقتي ست كه تمساح ها فكر مي كنند دوره ات كرده اند
قورتت داده اند و از تو چيزي نمانده است
…
و همه اينها فكر هاي بيهوده اي بيش نيستند
…
مستا مست
…
جماعت بي شائبه اي ست
كه در خيابان تا حد مرگ
مسخره ات مي كند
و تو مجبوري طوري بجنبي
كه جنبيدنت را قانون حس نكند
آزادي جان ! طوري نفس بكش
فقط از بيني
كه هوا حس نكند راه مي رود
آزادي جان !
برايت در سينما تخمه مي شكنم
آنقدر دسته جمعي
كه صداي خرچ خرچ نگذارد
هن و هنت به گوشمان برسد
آزادي جان !
اين نعره طوفان است
مردن هاي دسته جمعي را دست كم نگير
ممتد و بي انتها
اين ديوار
بر سر تو خراب مي شود
اينقدر بي پروا نباش
هي در دل مرده ها كرم مي لولد
كه بجنبد آزادي
هي در دل مرده ها كرم مي لولد
كه زنده باشد آزادي
هي در دل مرده ها كرم مي لولد
كه زنده باشد
تا نيشخندي
كفاف زندگان را بدهد تا آخر عمر
تيمارستان
به ما پناه آورده است
ما زنده ايم آري
گورستان
به ما پناه آورده است
ما زنده ايم آري
فرار
به ما پناه آورده است
ما زنده ايم آري
اين وقتي ست كه جيغ
نماز مخفي ما مي ماند
تا روحمان آرام بگيرد
قراردادي كه هيكل ما را
با نيمكره ماتش
شبيه تريلي زير مي گيرد
تا بشنود جنازه شهري ميان جهان
« مــا زنـده ايـم آري»
« مــا زنـده ايـم آري»
نظرات: 0