این مرض مبارکی که عشق نام دارد و پدر صاحب حسش را در می آورد
....
تو برای من مظهر کس ِ دیگری بودی ...
میدانی هیچ حقیقتی خارج از خودمان نیست ، در عشق این مطلب بهتر معلوم میشود ، چون هر کس با قوه ء تصور خودش کس ِ دیگری را دوست دارد و از این قوه ء تصور خودش است که کیف میبرد نه از زنی که جلو اوست و گمان میکند که او را دوست دارد. آن زن تصویر نهانی خودمان است...
یک موهوم که با حقیقت خیلی فاصله دارد!
هدایت
نظرات: 0