مردی که عاشق شده بود
مردی که عاشق شده بود یک روز خواست که در خیابان قدم بزند.
بالاخره به تقاطعی رسید و فکورانه مکث کرد.
چون مرد با احتیاطی بود به سمت چپش نگاه کرد.
بعد به سمت راستش نگاه کرد ، بعد دوباره به سمت چپش نگاه کرد.
چون دید که خیابان کاملا خلوت است ، برای گذشتن از عرض خیابان اقدام کرد.
و به این ترتیب اتوبوسی که او را زیر گرفت سر رسید.
Michael J.Stevens
....+
نظرات: 0