پسرک ميخواست با دخترک به اوج برسد .. دخترک پشت فايروال بود!
به همخونه :
هيچ ربطي نداره ولي تاحالا با نگاه كسي رو زير انگشتات لمس كردي، كسي رو با نگاه بغل گرفتي؟
اممم نمیدونم جوابت چیه ، ولی عالم و آدم به من میگن مردک خیالی ، آخه میدونی عزیز ِ دلم من حتی با تصور نگاه ِ
تو ، خودم رو در اوج خوشبختی حس میکنم. :*!
مرسی بابت سوپ ِ ...
میدونی الان به چی فکر میکنم ، اممم اینکه دلم برا اسکندر میسوزه ، تا هند رفت تا آب حیات رو پیدا کنه و جاودانه بشه ...
اما من ، اینجا هر روز از خواب که بیدار میشم با لبخند گرم تو از نو زاده میشم...
اممم خوشبختی چیز غیر قابل وصفیه..
الهام :
فقط يك نتیجه ِ گیری ِ اخلاقي می ماند، و آن هم اینکه : هيچكس نمي آيد كه بماند. همه ، می آیند كه سرگرمي ي ِ تازه شان را، يا ايده ي تازه شان ان را محكي بزنند و تا وقت باقي ست بروند سراغ خاطرات قديمي اشان. « گفتم:نكند دست هاي شما مقدس است كه واژه ها اين گونه مي درخشند؟!اشتباه كردم چشمان ِ من خورشيد بودند...
پ ن : طبق آخرین اخبار دریافتی الهام ، دوشیزه ناممکن تمام این شبها به تایلند سفر نموده اند ، خبرنگار اقتصادی ما مستقر در شرق آسیا متعاقبا اعلام نمود همزمان با این سفر شاخص اقتصادی این کشور توریستی به شدت نزول کرده!
به آسمان :
هميشه فردا ميتونه آخرين روز باشه
دوست دارم آخرين روزم بهم خوش بگذره
ولي نميخوام فردا آخرين روز باشه
حتي اگه قرار باشه بهم خوش بگذره.
و من همچنان عاشق پیشه ترین دون ژوان دون ژوانان هستم ، هرچقدر هم که این آلن قمپوز بیخودی در کند!
پ ن : ميگفت : بابا بي خيال ! فاطي رو بچسب، دنيا پر از اقدس ِ ...
نظرات: 0