1984
1984 كتابيست كه مدتهاست دلم ميخاست بخوانمش ، اما اما انتظارم را برآورده نكرد ،نميدانم چرا، شايد چون با پيش زمينه ءذهني كه داشتم سازگار از آب در نيامد ، نميدانم كجايي كتاب در حمايت از نوعي سوسياليسم بود كه قبلتر شنيده بودم جورج اورول طرفدارش است ، اما با همه اينها دوست داشتني بود ولي نه آن دوست داشتني كه من در انتظارش بودم..
بخش اول كتاب پر است از توصيف دستگاههايي كه مثل خندق خاطره ، بخوان و بنويس ،تله اسكرين و لوله اي كه شماره ء روزنامه ء مورد نظرت را ميگويي و از لوله به بيرون پرتاب ميشود!
بيچاره اورول حتي به فكرش هم خطور نكرده بود كه شبكه اينترنتي خواهد بود كه آدم را از تمام اينها بي نياز ميكند!
پ ن : تا آگاه نشوند عصيان نميكنندو تا عصيان نكنند آگاه نميشوند.
نظرات: 0