ساز مخالف
تخیلم به ساز ناکوکی می ماند که همیشه صدایی جز آن صدایی که باید از آن شنیده بشود ، را دارد
گشنه نوشت : یادمه اون قدیما بچه که بودم این خــــــــــــــــــــانوم به من قول مرغ شکم پر داده بود من که روم نمیشه شما برین بهش بگین یا مرغ شکم پر برامون درس کنه یا حداقل پولش رو بده اگه مرغ شکم پر! گیرمون نیومده بریم با آلن عرق سگی بخریم بخوریم!
فک کنم گفت اسمش مرغ بسمون یه همچین چیزهایی بوده!
نظرات: 3
شیره رو هم میخورن هم میکشن و هم میمکن.
حتی بعضیها اماله هم میکنن.
یه چیزی در مورد مواد توهم زا نوشتم . خواستی بیا بخون.
By ناشناس, at ۶:۴۹ قبلازظهر
اولا مرغ مسما داش ایدین . ثانیا حالا ما یه بدقولی کردی ام شما باید عالم و ادم رو خبر کنی . ثالثا من اون موقع که به تو قول دادم به در گفتم که دیوار بشنوه من چه دختر کدبانویی ام . مفهومه ؟ حالا بعد دو سال به دیوار هم مرغ مسما نداده ام چه برسه به در ! رابعا بذار یه بار واسه خودم بپزم ببینم چه کوفتی از اب درمیاد اگه نمردم تو رو هم مهمون میکنم . خامسا بوووووووس . سادسا زت زیاد !
By ناشناس, at ۳:۵۲ بعدازظهر
آقای آیدین: گروه هرمافرودیت جهت عضویت از شما دعوت بعمل می آورد
By ناشناس, at ۱۰:۰۴ قبلازظهر