این خزعبلات رو که داشتم میخوندم همینطوری از خنده ریسه میرفتم ، حالا چراش رو نمیدونم ، خب به احتمال زیاد تصوراتِ خیالی ِ یه ذهن مسموم! فقط موندم ربطش به علی ، حسین و ماه رمضان و دعا و این قبیل چیزی جات چیه!
در هر صورت ایناش مهم نیس ، خاستم بگم هیچ وقت نتونستم گی یا لز بودن رو از نظر علمی درک کنم ، یعنی ممکنه وقتی با کسی حرف میزنم و بحث میکنم برا روشنفکر نشون دادن خودم بگم اره ، فلانه و بیساره ولی ته ِ قلبم نمیدونم چرا فک میکنم یه جور مرض ِ تا بیماری!
خلاصه...!
نظرات: 6
مرضه..فک نکن...مطمئن باش..! اصلا یه جوریه..این فتیش که دیگه هیچی..کثافت کاریه!
By Veron, at ۴:۰۲ بعدازظهر
اولش: سلام
دومش: خواننده آزاده که هر فکری که دوست داره در مورد نوشته های یک نویسنده بده پس منم با تو به نوشته هام میخندم.
سومش: حسین و علی و ماه رمضان و محرم و خدا و بقیه... فقط برا یک عده خاص نیست . اونا برا همه ما هستن
خدا برا منه
خدا برا توهست
خدا برا همه اقلیت های جنسی برا تموم آدما برا تموم اشیا برا تموم حیوونا و همه چیز هست . ما که نباید مغرور بشیم بگیم اینا برا خودمونه .
چون برا خر و گاو هم هست و ما نباید از این نکته ناراحت باشیم.
این دلیل نمیشه که یه پسر همجنسگرا باشه و بنابه دلایل اجتماعی و دیگر روسپی هم شده باشه و از همه جا نا امید باشه ولی علی و حسین رو دوست نداشته باشه. من اون جمله بالای متنم رو واقعاً خالصانه و عاشقانه برای عشقی که به مولا علی دارم نوشتم.
چهارمش: منم فک کنم نه مرضه و نه بیماری بهتره تو کتابای روانشناسی سرکی بکشی تا متوجه بشی این یعنی گرایش نه بیماری و مرض و یک گرایش از ازل تا ابد با فرد خواهد ماند. تو میتونی گرایشتو و احساستو کلاً عوض کنی به طوری که یه ذره هم از گرایش اصلیت توی وجودت نمونه. ؟؟؟
آخرش: خوشحال شدم . خدا حافظ.
By ناشناس, at ۹:۰۴ بعدازظهر
فتیش چیه!؟ ... یادته من یه زمانی پورنو هم نمی دونستم معنیش چیه؟! اوکی بسه تا بیشتر آبروی خودمو نبردم سکوت کنم بیتره.
By ناشناس, at ۱۰:۰۷ بعدازظهر
اوکی!
هومن جان ،ممکنه تو به حسین و علی خیلی چیزهای دیگه که من بهشون هیچ اعتقادی ندارم اعتقاد داشته باشی ، به اعتقادت احترام میزارم
در ضمن راستش در طی این سالیان عمر با عزتم پام به مسجد و پایگاه و این قبیل جاها هم باز نشده، ولی من دراین چند پستی که ازت خوندم یه جوری نمیدونم چطور بگم بهتره نقبی میزنی به این بچه ها و اینکه منو بردن و تجاوز بهم کردن و...
نمیدونم یا شاید من اشتباه کردم یا بعدها که خاطرات دیگه ات رو بنویسی این بخش وجودش کمرنگ تر بشه ، ولی من یه برداشتی کردم که این بود که کسی که مینویسه و میخاد یه چیزهایی رو به این بچه ها بچسبونه ، البته در این که آدمهایی که بسیجی و ایینجور چیزها باشن مریض هستن! شکی نیست ولی من کمی احساس تصنعی بودن کردم!
در ضمن من هیچ مشکلی با روسپیگری به عنوان یک شغل و حرفه ندارم
فقط گفتم از نظر روحی همجنس بازی رو درک نمیکنم!
با تشکر
By صورتکِ خیالی, at ۱۱:۱۶ بعدازظهر
ye sar ba man biya khabgah vasat khube,darket mire bala azizam..
By ناشناس, at ۱:۰۱ قبلازظهر
کامران کجاست؟
By ناشناس, at ۱:۱۹ قبلازظهر