دوشنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۵

Weaver

;i با نوشتن آنچه به صرف نوشته شدن ، مبتذل بودن خود را به نمایش می گذارد هر چه بیشتر سرخورده می شویم و باید هم بشویم...

اما یکی از کارکردهای وبلاگ خواندن و شاید نوشتن همین است که قبح مبتذل نویسی از بین رفته، منظور دقیق ام عادت به خواندن روزمرگی های بی سر و ته کسانی است که می خوانیمشان ، موضوع غم انگیزی که آنقدر میحطش شده ایم که مدتهاست دیگر هیچ سوالی را در ما نمی انگیزاند!

طبیعی هم هست ، انسانها عادت دارند به آنچه آنان را احاطه کرده است ، دیگر فکر نکنند، بلکه فقط بپذیرندش...

اما من این را نمی خواهم ، این وبلاگهایی که فقط و فقط از اتفاقات روزمره شان می نویسند ، از اینکه خسته ام و فلانم ، امروز فلان شد و بیسار شد و ...
اینها این روزها سخت آزارم می دهند ، عادت است دیگر ، میخوانم ، چرت تری من باب نظر می نویسم بعد یادم که می افتد دلم میگیرد ...

نمیدانم ، چقدر طول کشید تا بفهمم ، درک کنم ، حس کنم که نوشتن کار خیلی خسته کننده ایست و اگر در غیر این صورت باشد باید نگران شد...
نگران شوم
نگران شوید..

به لیست بلاگهایی که میخانم دقت میکنم( که هر چه میگذرد البته بیشتر بازبینی شان میکنم و خواهم کرد) بینشان چند نفر بافنده رویایی هستند؟ چند نفرشان به قصداینکه مطلبی تولید بکنند به روز شده اند؟...
خیلی کم است
خیلی
راستش اگر دقت بکنی در کل این بلاگستان کم است...

نه اینطور دیگر نه ....

15 comments | Permalink

نظرات: 15

نوشتت بو-دار بود يا من اشتباه مي كنم ؟!!!!!!

By Anonymous ناشناس, at ۱۲:۳۴ قبل‌ازظهر

حرفت حسابه ولي اين موضوع فقط منحصر به بلاگشتان نيست ، تو زندگي روزمره و دنياي واقعي و در طي يه روز چند نفر از كسايي كه باهاشون برخورد ميكني از روزمرگيهاشون برات نميگن ؟ اينكه كجا رفتن و چه كردن و چه گفتن و شنيدن ؟ چند نفر ؟
راستش فكر ميكنم اگه دقت كني ، خيلي كم باشن .. مگه نه ؟

By Anonymous ناشناس, at ۱۲:۳۸ قبل‌ازظهر

پ.ن : بلاگشتان همان بلاگستان است از زبان بامدادي خمار ;)

By Anonymous ناشناس, at ۱۲:۴۳ قبل‌ازظهر

یه وبلاگی خوندم که نوشته بود وبلاگ نویسی "خز" شده

By Anonymous ناشناس, at ۱:۴۴ قبل‌ازظهر

اتفاقا به نظر مياد اين بحث تو كسل كننده تر از روزمره نويسي باشه

و يه دليل كسل كننده تر اينه كه تو مجبور نيستي كه وبلاگي كه روزمره مي نويسه رو بخوني

به نظرم وبلاگ يه چيزيه .. يه دوسته كه مي توني هرچي خواستي بهش بگي و نه به خاطر اينكه ديگران بيان بخونن فقط به خاطر اينكه هيچي تو دلت نمونه

By Anonymous ناشناس, at ۵:۲۱ قبل‌ازظهر

خب همین از روزمره گی نوشتن بهتر از ننوشتنه پدر جان :)

بعدم معیار چیه؟ شاید یکی با پست های روزمره اش چیزایی بنویسه که هزارتا پستِ مثلن تخصصیِ ملت نتونه همون ها رو بیان کنه.

By Anonymous ناشناس, at ۸:۴۶ قبل‌ازظهر

بعضي وقتا ساده ترين اتفاقا مهم ترين تجربه زندگيت مي شه.
سخت نگير

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۳۱ قبل‌ازظهر

مرسي سر زدي دوست خوبم

By Anonymous ناشناس, at ۱:۱۶ بعدازظهر

مرسي سر زدي دوست خوبم

http://tease.blogspot.com

By Anonymous ناشناس, at ۱:۱۷ بعدازظهر

nemitunim adama ro vadar konim ke be delkhahe ma benevisan
gahi hamin chert o perta hast ke mishe az tush 1 chizi dar avord ke beshe esmesh ro gozasht zendegi!

By Blogger PaRaDa, at ۱:۱۸ بعدازظهر

وبلاگ نویسی یه چیزی به آدم یاد میده...زیاد عمیق به قضایای این دنیای بلاگ و مجازی نگاه نکن...سطحی از روشون بگذر..باور کن!

By Blogger Veron, at ۲:۵۲ بعدازظهر

مثل خود آدم ها می مانند وبلاگ ها. بعضی ها سطحی. بعضی ها عمیق.
موضوع اینست که این تویی که انتخاب می کنی با چه کسانی حرف بزنی یا درد دل چه کسانی را بشنوی یا حرف دلت را پیش چه کسانی بگویی. آدم که مجبور نیست وبلاگ هایی که دوست ندارد را بخواند.
برای من وبلاگ نویسی مثل اینست که توی جمع نفری از دوستانی که خیلی دوستشان دارم و در دنیای حقیقی ندارمشان نشسته ام. جمله ای می گویم و جمله ای می شنوم. اگر بخواهم تولیدات ادبی یا اجتماعی سطح بالا بخوانم به کتابخانه رجوع می کنم نه وبلاگستان.
من این جمع را دوست دارم. حتی اگر روزی هیچکدام حرفی برای گفتن نداشته باشیم

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۳۹ قبل‌ازظهر

براي اولين بار ليست لينكاتو نگاه كردم ، عادت ندارم دنبال اسمم تو ليست لينكاي ديگرون بگردم ، راستش برام اهميتي نداره همونجور كه عادت ندارم از كسي اجاه بگيرم كه اسمشو به ليستم اضافه كنم ، شايد هنوز فرهنگ وبلاگستان و بلد نيستم

By Anonymous ناشناس, at ۶:۳۵ بعدازظهر

آيدين عزيز من نوشته هات و دوست دارم و بسيار هم اما نه به خاطر اينكه اهداف ما از نوشتن وبلاگ يكي است ، بيشتر وفاداريت و به هدفت دوست دارم و صداقت نوشته هاتو به نظرم وبلاگ نويسي قانون خاصي نداره
هر كس با هدفي اين كارو شروع مي كنه و اين ما هستيم كه حق انتخاب داريم

By Anonymous ناشناس, at ۶:۴۰ بعدازظهر

اوهوم...

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۰۵ قبل‌ازظهر



aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007