هراس از ننوشتن میتواند به قدر ترس از ننوشتن غیر قابل تحمل باشد
نمیدانم کجا ولی یکجایی خواندم که اگر جزئیاتی را برای مدت طولانی در ذهنتان نگهداری کنید تا بلکه روزی بنویسیدشان خواهند مرد و این دیگر برایم ثابت شده است ...
ذهنم پر است از جزئیات و طرحهایی در هم و برهم که قرار بود بنویسمشان و ننوشتم ، مرده اند ، مرده هایی که هر از چندی روح خبیثشان به سراغم می آید و تا شروع میکنم به نوشتنشان پر می کشند ومیروند...
نظرات: 37
دقیقا همینجوره
واسه همینه که من تا چیزی به ذهنم میرسه سریع مینویسمش
By
ناشناس, at
۸:۳۵ بعدازظهر
هی بچه . از گرگان که رد میشی نماز یادت نره .
By
ناشناس, at
۹:۳۵ بعدازظهر
به طرز احمقانه ای حال کردم با این حرفت!
By
ناشناس, at
۹:۴۲ بعدازظهر
خوش بگذره.
شیراز نمیای؟ مگه پالوده نمی خوای؟
By
ناشناس, at
۱۱:۴۸ قبل‌ازظهر
:))))))))))):D
By
ناشناس, at
۱:۰۱ بعدازظهر
http://www.adatmikonim.persianblog.com/
ghablii mann boodam;)
By
ناشناس, at
۱:۰۲ بعدازظهر
چه حيف :(
By
ناشناس, at
۳:۰۵ بعدازظهر
این گشادی هم بلا نسبت شما بد دردی است!!!
By
ناشناس, at
۸:۴۲ بعدازظهر
نگاهش که می‌کنی دلت کباب می‌شود. غضنفر را می‌گویم. انگار همان غضنفر چندسال پیش نیست. سبیلش را زده و لاغرتر شده. غضنفر پرجنب و جوش سالهای گذشته کاملا استحاله شده وبه موجودی کاملا زن ذلیل و بیچاره مبدل گردیده است:
- خودت را معرفی کن.
- به نام خدا. شما از تلویزیون هستین؟ مصاحبه پخش میشه؟
- نه ما از کمپین صدمیلیارد امضاء مزاحم شدیم. حالا از خودت بگو.
- به نام خدا. غضنفر مادر مرده هستم. سی‌وپنج‌ساله از ایران.
By
ناشناس, at
۵:۲۴ قبل‌ازظهر
هي پسر موقعيت جغرافيايي ات رو بگو (D:)
By
ناشناس, at
۹:۲۵ قبل‌ازظهر
pass cheghadr jenaze ba khodam haml mikonam !
By
ناشناس, at
۱۰:۵۲ قبل‌ازظهر
:))
عجب ماجرای بامزه ای شده پس. الکی محکوم شدی . می گم .. ،Time & date کامپیوترت رو اصلاح کن
:D
چرا تو سه سال قَبله؟
By
ماه کولی, at
۵:۱۱ بعدازظهر
oh manam daghighan be in dard mobtalam...:(
By
ناشناس, at
۱۰:۴۹ بعدازظهر
oh manam daghighan be in dard mobtalam...:(
By
Unknown, at
۱۰:۴۹ بعدازظهر
man hamishe vaghti be webloge to miresam ke matalebesh sar ta tah jadid shodan. ehsas mikonam be sorate rooz zendegi nemikonam :(
By
Unknown, at
۱۰:۵۲ بعدازظهر
ميدوني ايدين نوشته ها هم تاريخ مصرف دارن اگر از تاريخشون بگذره فاسد ميشن بايد بريزيشون تو سطل اشغال.
By
ناشناس, at
۱۰:۲۱ قبل‌ازظهر
هميشه هم به گشت و گذار عاليجناب.
By
ناشناس, at
۱۰:۲۱ قبل‌ازظهر
خب واسه همینه که یکی از همین بزرگا روی عصاش هم یه قلم تعبیه (فکر کنم غلط املایی داره) کرده بود دیگه
By
شقايق, at
۱۰:۳۶ قبل‌ازظهر
اول اینکه یعنی این یادداشت را الان از توی مسافرت داری می نویسی؟
دوم اینکه خوب می شناسمشان آن ارواح خبیث را
By
ناشناس, at
۴:۴۳ بعدازظهر
دقیقا"/
چون واسه منم زیاد پیش اومده!!!!
By
ناشناس, at
۸:۰۸ بعدازظهر
روزهای بی اینترنتی خوش بگذرد.
By
ناشناس, at
۹:۰۳ بعدازظهر
ااین آدرس وبلاگ منه http://aghaghiyahayekabood.persianblog.com/
By
ناشناس, at
۹:۰۸ بعدازظهر
اوهوم!
این یه واقیعت تلخه. سوژه هایی که در ذهنت بیات می شن!
By
ناشناس, at
۱۱:۱۳ قبل‌ازظهر
منم همینطور
By
ناشناس, at
۳:۴۷ بعدازظهر
چرا آدم به یادش نمیمونه که این جزئیات که خیلی هم کلی هستن رو یادداشت کنه ؟
By
ناشناس, at
۸:۱۳ بعدازظهر
از ننوشتن پرم. نه از نگفتن..... نوشتن آشغال های روح رو می ریزه بیرون... بنویسم ما هم می خونیم
By
ناشناس, at
۱۰:۱۰ بعدازظهر
کجایی پسر؟
خوبی؟ خوش میگذره حسابی. مگه نه؟
By
ناشناس, at
۹:۰۳ قبل‌ازظهر
کجایی پسر؟
خوبی؟ خوش میگذره حسابی. مگه نه؟
By
ناشناس, at
۹:۰۳ قبل‌ازظهر
کجایی پسر؟
خوبی؟ خوش میگذره حسابی. مگه نه؟
By
ناشناس, at
۹:۰۳ قبل‌ازظهر
چطوري ماركو پلو ؟
:)
By
ناشناس, at
۱۲:۰۹ بعدازظهر
aafarin aafarin aafarin !!! belakhare emrooz ye chize maal khoondam !
aafarin !
ba inke harfe khodet naboodo yyejaiee khoondi vali belakhare nokte ro gerefty ! ghazie aksare blogha alan hamin shode !!
hala kooshi chera nisti ,
By
ناشناس, at
۶:۵۸ بعدازظهر
پس کی میشه ده روز ؟؟؟؟؟
By
ناشناس, at
۵:۱۳ بعدازظهر
موقعيت سوق الجيشي شما بايستي در حوالي تبريز باشد
آيا مخبران درست راپورت داده اند ؟
By
ناشناس, at
۱۱:۳۱ بعدازظهر
ماركو يعني الان كجايي؟
!
خوشي؟
:)
By
ناشناس, at
۱۰:۱۵ قبل‌ازظهر
alan 10 rooz gozashte ha, hesabi khosh gozashte gooya, poshtet baad nakhore naneVC!
By
شقايق, at
۱۲:۲۲ بعدازظهر
رسیدن به خیر
:D
By
ناشناس, at
۲:۰۰ بعدازظهر
برگشتي؟
بار ديگر شهري كه دوست مي داشتي؟
درست ترين كار همون كاريه كه دلت مي خواد
رسيدن به خير
:)
By
ناشناس, at
۵:۴۲ بعدازظهر