دوشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۶

یک صبح بود ، چهار یا پنج سال قبل ، که فهمیدم ایراد از نگاهم است . از خطوط چشمها و برق مردمکها . نگاهی که هر حسی را می توانست منتقل کند جز تکبر . که وقتی می خواست خودخواه و سخت باشد ، خشمگین و زخم خورده میشد . خطوط معصوم و مهربان . زیادی مهربان ، که خشمش جدی گرفته نمیشد .
از همان روز شروع کردم به خط به خط طرح ریختن سیاهی پشت پلک ها ... تا نقش دلخواه ... تا خطوط انعطاف پذیر امروز که به موقع می توانند بی رحم بمانند .

می توانم بگویم _ جز یک نفرکه می شناسی اش _ هیچکس دیگر ، مرد یا زن ، نیست که پس از آن روز وارد زندگی ام شده باشد و چشم هایم را عریان ، بدون این فریب کوچک ِ موثر دیده باشد .

چه فکر می کنی ؟
آیا می توانم نگاه نقاشی شده ام را در آینه ببینم و باور کنم این خطوط واقعا از آن من است ؟
می توانم کسی که چشم های مرا پیش از این دروغ می شناخته با این نقش فریب دهم ؟
یا ... می توانم لحظه لحظه روزهایم را کنار کسی بگذرانم بی آنکه هرگز چشمهایم را برهنه کرده باشم ؟

دیشب که از نقاب گفتی یاد چشمهایم افتاده بودم و این سوالها که در خطوطشان تنیده بود . امروز روی صندلی های مترو این چند خط را می نویسم به عنوان مقدمه یا چکیده یا هرچه حسابشان کنی تا بعدتر بتوانم حرفهای دیشبمان را روی کاغذ بیاورم .

زت زیاد !
ــ نگاه ــ
---------------------------------------------------
آنا و شراب تلخ هم نوشته اند :
آناهتیا :
شراب تلخ :

22 comments | Permalink

نظرات: 22

ای بازیگر گریه نکن . ما هممون مثل همیم . صبا که از خواب پا میشیم . نقاب به صورت میزنیم . نقابی که خود واقعیمان را نهان میکند . همان نفاق و دروغ و دورویی که این بار مروجش حاکمیت ایران است
یا حق

By Blogger علی کلائی, at ۱۲:۳۷ قبل‌ازظهر

به نظرم یه و قت هایی تمیز دادن ِ اینکه کدوم من ِ بی نقابم کدوم نقابدار سخته ،
چون زیادی نزدیک شده و خیلی چیز ها رو هم فهمیده
.......... اینجوری هم دور کردنش سخته و هم نادیده گرفتنش ،
بودنش شده بخشی از من ِ الان ِ من ، تو و همه ی کسایی که دارنش
من چند روزی ِ فکر می کنم کدوم منم اینکه جلوی ِ مامانم و دوستام ِ بین مردم و مغازه دارها همه و همه ....... یا اونیکه شب ها خودش ِ و خودش و بالشی که بغل کرده و می خواد به زور بخوابه . من فقط می دونم اینی که شب ها بالش و بغل میکنه پشت همونی ِ که جلوی ِ همه راه میره نفس می کشه گریه میکنه میخنده دوست میشه عصبانی میشه و ...............

By Anonymous ناشناس, at ۱۲:۵۸ قبل‌ازظهر

بسیار عالی. در انتقال حس فوق العاده هستین. نوشته هاتون کاملاً حس نویسنده رو منتقل می کنه

By Anonymous ناشناس, at ۱:۰۶ قبل‌ازظهر

پرنسس ام یک خط از ان جزوهء لعنتی ام تایپ میکنم و بعد برمیگردم و زیرچشمی یک نگاهی به آن
زت زیاد
میکنم و دلم میگیرد و عین حال ذوق میکنم از هجوم آن همه نوستالژی دوست ِ دوست داشتنی ام ;)

By Blogger صورتکِ خیالی, at ۲:۲۹ قبل‌ازظهر

cheshmaye berahne ro nadide budam ta hala

By Anonymous ناشناس, at ۷:۳۱ قبل‌ازظهر

زیاد اهل ارایش نیستم
نمی دونم

By Blogger Maryam, at ۹:۳۲ قبل‌ازظهر

نگاه نقاشی شده ات راهم دوست داریم نگاهی مهربان.
چه قشنگ نوشتی چند بار خواندمش و هر بار لذت بردم.
نگاه طفلکی من هم فکر کنم دچار همان ایراد اول نوشته توست هنوز. و من بلد نشده ام هنوز فریب کوچکی بر آن بیافزایم
مسخره است در این سن و سال! نه؟

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۱۱ قبل‌ازظهر

to sooratakat ra joz be joz tarh zadi, chetor mitavani oryanash koni?

By Blogger شقايق, at ۱۲:۱۱ بعدازظهر

پيش از اينكه به آخرين خط برسم ، تو همون چند خط اول مي فهمم كه راوي ، نگاه ِ نازنين ِ ، عزيز من با نقاشي يا بي نقاشي تو نگاهي ، اين و هيچ جور نمي توني تغييرش بدي
نگاه ِ نازنين
:)

By Anonymous ناشناس, at ۲:۱۵ بعدازظهر

آيدين جان به خاطر اين ابتكار قشنگ، اين بحثي كه راه انداختي و به خاطر اينكه امكان خوندن دوباره ء نگاه و بهم دادي ، يه اسنيكرز پيش من داري
;)

By Anonymous ناشناس, at ۲:۱۷ بعدازظهر

اگه با يه نگاه ديگه ببيني ديگه خودتو نميشناسي

By Anonymous ناشناس, at ۶:۱۷ بعدازظهر

نفهمدیم این پستت رو

By Anonymous ناشناس, at ۱:۳۳ قبل‌ازظهر

چشم برای فراموش کردن آدم تمپورری قبلی و به یاد سپردن آدم بعدیه
توی این همه خیابون پرتردد

By Blogger Iranian idiot, at ۳:۰۳ قبل‌ازظهر

نگاهي به من بيانداز..... بيش از تو در پشت نقاب مانده‌ام

By Anonymous ناشناس, at ۱۰:۴۶ قبل‌ازظهر

... تا تو نگاه می کنی
لطفآ به فریبا بگو که منم اسنیکرز دوست دارم. چی کار کنم که به منم اسنیکرز بده؟

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۳۰ قبل‌ازظهر

woooowwwww
چه جالب .دلم واسه نوشتن نگاه تنگ شده بود.امدم كه به آيدين سر بزنم.اصلا انتظار نداشتم نگاه خانوم و اينجا ببينم!!!!!!!!

By Anonymous ناشناس, at ۹:۴۲ بعدازظهر

خوبه داری میگی تصویر ! و می دونی که تصویر واقعی نیست و فقط سایه ای از یک واقعیته. به نظر میاد بحث روی تصویر بی فایده یاشه.

By Blogger all cains, at ۷:۰۱ قبل‌ازظهر

راجع به سارتر هم قضیه اینجوری بوده که طرف زن رو به عنوان یک کل در نظر گرفته و دو تا آیتم بهش نسبت داده. چیزی این وسط زیر سوال نرفته !

By Blogger all cains, at ۷:۰۴ قبل‌ازظهر

صادقانه بهت بگم نگاهی که اصلن اون موجود بیرحمی که کشیدی نمیشناسم . من همون نگاهی میشناسم که خوندمش بارها وبارها.

By Anonymous ناشناس, at ۹:۱۷ قبل‌ازظهر

دیدم بیرحم خیلی کلمه بیرحمی است و کلی بار منفی منتقل میکنه .شاید باید صفت دیگری بذارم که الان در بساط ندارم.تو سخت نگیر.

By Anonymous ناشناس, at ۹:۱۸ قبل‌ازظهر

چيز زيادي نمي دانم اما خوب مي دانم كه از نگاه نمي توان ايراد گرفت چون صادق ترين حس همون نگاه است و يس

By Anonymous ناشناس, at ۱:۳۸ بعدازظهر

صورتك ها بد نيستن، استفادهء نابه جا از صورتكهاست كه بده
مثل لباس پوشيدنه اينكه بدوني كجا چه لباسي بپوشي درايت مي خواد اينكه لباس پوشيدنت فقط به خاطر خوشآيند جمع نباشه و خودت هم احساس راحتي و رضايت كني مهمه
البته كه من خيلي دلم مي خواست تو جزيرهء لختي ها باشم و هرگز لباسي نپوشم اما واقعيت اينه كه اينجام وبايد لباسي رو انتخاب كنم كه اندازهء تنم و متناسب ارزش هام باشه
صورتك بد نيست اگه انقدر تنگ نباشه كه بچسبه به صورتمون و ديگه نتونيم برش داريم و اگه به زور برش داشتيم صورتمون از شكل بيافته
يا انقدر گشاد نباشه كه همه بفمن صورتكه
و در نهايت ذوق و سليقهء شخصي، حس زيبايي شناسي و جنس صورتك هم مهمه
مبادا صورتك خوشگلي رو انتخاب كنيم كه به جنسش حساسيت داشته باشيم يا صورتك خوش جنسي رو انتخاب كنيم كه از نگاه كردن بهش حالمون به هم بخوره


انگار از همه كمتر به آدماي روبرو اهميت دادم
!
همينطوره چون اونا نيستن كه صورتك من و انتخاب مي كنن و به صورتشون مي زنن يا به صورتم
:)

By Anonymous ناشناس, at ۹:۳۷ قبل‌ازظهر



aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007