یکشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۶

آن‌روزها به این کارها می‌‌گفتند تبادل لینک. حالا من مانده‌ام و این لینکی که مدام به دست و پام می‌پیچد و من را یاد گِتمی و سیسکا می‌اندازد. هر بار با زنجیرهای دور گردن‌شان دنبال هم می‌کنند، آخر سر می‌پیچند به نرده‌ها و میله‌ها. گتمی باهوش‌تر است؛ خیلی راحت مسیر زنجیر را می‌گیرد، عقب‌گردی می‌کند و خلاص. سیسکا نمی‌تواند. کز می‌کند، زل می‌زند به میله‌یی که زنجیرش را دور آن کلاف کرده؛ لینک می‌شود و همان‌جا می‌ماند.
(+)

7 comments | Permalink

نظرات: 7

ااا . تو هنوز زنده ای ؟

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۰۴ بعدازظهر

ecce homo!

By Anonymous ناشناس, at ۷:۳۹ قبل‌ازظهر

آن روزها به این کارها می گفتند "تخم گذاشتن"
بالاخره تو آدم ذلیل و بیچاره تخمت رو گذاشتی ایدین
ادم خیلی باید احساس حقارت کنه وقتی دست به همچین کاری می زنه چه حالی داری الان ؟

By Anonymous ناشناس, at ۹:۵۷ قبل‌ازظهر

beheshoon bayad goft ziad sakht nagiranesh

By Blogger شقايق, at ۱۰:۱۱ قبل‌ازظهر

ها ...؟!

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۲۶ قبل‌ازظهر

این به اون در.دی :

By Anonymous ناشناس, at ۱۱:۲۷ قبل‌ازظهر

ایدین جان ، تو نمونه یک مرد کاملی . من به تو افتخار میکنم.
ل وووووووووووووو ل.

By Anonymous ناشناس, at ۲:۴۹ بعدازظهر



aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007