تو هم از ما نبودی
؟!
وقتی چند ده ساعته پشت کامپیوتری هر از 10 ساعتیش حداقل از سر عادت یا نمی دونم چی اینجا رو باز میکنی به فکر...اممم به فکر چی؟ خب حتما از چیزی که این لحظه نظرت رو جلب کرد یا چیزی که فهمیدیش و یا ... بنویسی
ولی مثه همه ء این روزها دوباره صفحه رو میبندی...
نظرات: 9
دوبار این پسته اومده استاد. آیا تعمدی در کار بوده ؟ اینکه مثل همه این روز ها...
به عنوان یک کار هنری کانسپچوال آرت میشه جدی هر روز اومد و یک پست تکراری رو هر روز نوشت...
:)
جان من اگه خواستی یکی از این دو پست رو پاک کنی اونی رو پاک کن که کامنت من توش نیست باشه؟!
:)
By ناشناس, at ۶:۴۸ بعدازظهر
استاد؟ به به !
خواستيم بگوييم ما اينجور وقتها فرت فرت آپديت ميکنيم، لقب استادي ِ ما دلمان را برد!
By Hadiye k., at ۳:۰۶ بعدازظهر
هی ولی من یادمه که تو اون سالها یه عالمه حرف داشتی برای گفتن ٬ خوب یادمه به جانه خودم٬پس چی شد؟
By Sara n, at ۳:۵۳ قبلازظهر
شما توی این چند تا دسته نیستید به خاطر اینكه نشستید چای می نوشید و از پشت پنجره از بارون لذت می برید. اوهوم.
By مرضیه , at ۲:۰۹ بعدازظهر
جناب شما رسمن دعوتین به دانشگاه ما به صرف صبحونه :D . ما طاقت حسادت ملت رو نداریم.
By ناشناس, at ۲:۲۷ قبلازظهر
سلام استاد :)
ما هم از سر عادت می ایم اینجا... شاید هم از عللاقه استاد :)
ولی کسی محل نمیذاره...
به ما میگویند : تو هم باما نبودی .... !
:)
By ناشناس, at ۱:۰۹ قبلازظهر
استاد ...
پس کی با شما بوده ؟!
By ناشناس, at ۱:۱۱ قبلازظهر
می دونم از شعر و شاعرا زیاد خوشت نمیاد .
اما حیفم اومد اینو برات ننویسم .
در جواب به این پستت :
کان را خبری شد خبری باز نیامد!
باور کن ایدین من اگه یک روزی یک چیزی بفهمم .
اگه از ذوقم نمیرم & میرم و تا اخر عمرم با همون چیزی که فهمیدم حال میکنم .
و دیگه حتی یک کلمه هم نمی نویسم .
By ناشناس, at ۱۲:۲۷ بعدازظهر
آقا سپاسگزارم! اون "بووووس" هم چون مجازی و در ملأ عام بوده حالا اشکالی نداره! سانیمون معمولن غیرتی نمیشه تو این موارد :ي
By ناشناس, at ۶:۲۶ بعدازظهر