باید زودتر میگفتم ولی وقت نشد ، یعنی واقعا نشد!
ما پولمون رو توسط یه واسطه و هدیه نیم ملیونی که دادیم تونستیم از چنگ بانک مذکور در بیاریم و بالاخره این بار سنگین ازرو دوشمون برداشته شد ، هر چند ضرری رو که انگار قرار بود بخوریم رو خوردیم و غیر از پولی که خرج واسطه شد کاری رو که میخاستیم دو نفری شروع کنیم بدون تقریبا هیچ صحبتی دو طرفه در سکوت فعلا بی خیال شدیم بس که این فشار و استرس زیادمون بود و دیگه جا نداشتیم و نداریم.
2-
تهران اشتباها هارد علی رو به جای یه هارد دیگه Fdisk کردم و بعد پارتیشن بندی و فرمت و بعد فهمیدم که چه غلطی کردم!
تقریبا مطمئن بودم که شانس برگردوندن اطلاعات هست ولی خوب شک و ترس هم داشتم شاید نشه ، و از روزی که برگشتم روزی چند ساعت روش کار کردم و تا اینکه بالاخره امروز تقریبا تمام اطلاعا ت برگشت و این بار هم از روی دوشم برداشته ...
با همه اینها ...
نظرات: 10
لعنت به بانک مذکور!
By all cains, at ۹:۴۱ قبلازظهر
شما کلا باربری بزن!
By Erfan, at ۹:۴۴ قبلازظهر
خوب با همه اینها طبیعیه که تا چند روز داشته باشی میون زمین و آسمون پرسه بزنی دیگه... تا چند روز دیگه حالت بهتر میشه.
:)
By ناشناس, at ۱۰:۵۰ قبلازظهر
akhar kasi be ma nagoft ke che balayi sare manoosh e bichare oomade bood?
By ناشناس, at ۸:۲۹ بعدازظهر
آندیا جان
منم نمیدونم چی اتفاقی افتاده ، ولی دکتر گفت به احتمال زیاد تصادف کرده و چندین ساعتی بیهوش یه جا افتاده بعد پاشده امده خونه
:(
By صورتکِ خیالی, at ۱۱:۳۴ بعدازظهر
خوشحالم که بازم به خیر و خوبی تموم شده .
By ناشناس, at ۱۱:۲۹ قبلازظهر
آخی..بیچاره :(
By ناشناس, at ۳:۲۶ قبلازظهر
زنده باد آیدین !
By ناشناس, at ۴:۱۶ قبلازظهر
عیدت مبارک. امیدوارم در سال نو خیلی خوشبختی منتظرت باشه... انقدر هم کم پیدا نباشی.
:)
By ناشناس, at ۹:۵۰ قبلازظهر
سلام جوون :
سال نو بر تو نیز مبارکباد
برایت تداوم شادی وآرامش ات را آرزو می کنم
:)
By ناشناس, at ۱۲:۰۷ قبلازظهر