یکشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۸

حال خوبی نیست

اخر وقت سرهنگ صدام کرد و گفت پیش بینی بکنید اگه چیزی نیاز دارین فردا بیارین که تا 22 بهمن آماده باشیم و مرخصی ها لغوه ، گفتم من کار دارم و فلان و بیسار ... گفت اگر هم من امضاء بکنم از در دژبانی نمیتونی رد بشی و چاره نداره خلاصه ، تعداد کادری های هم که شب میمونن تو پادگان دو برابر قراره بشه و تا ساعت 6 حق خروج هم ندارن.

بعد میگم حال خوبی نیست ، نیست دیگه!

بعد من اصلا تخت ندارم ، پتو هم ندارم بعد اصلا جا نیست که ما بمونیم هر شب این همه سرباز بومی میره خونه و بازم جای خواب در مینیمم مقدار لازمه و اینا یعنی خوابیدن به شیوه کثافت کاری ، کم امدن غذا و اعصاب خوردی همه از تحمل فرماندهان تا ساعت شش و هفت بعد از ظهر بعد اخه تا بیست و دو بهمن 3 شب مونده و ...

فعلا داریم خودمون رو گول میزنیم که مثلا فردا ساعت 6 و 7 بگن برید یا حداکثرش پس فردا که همه سر جا و غدا صداشون در آمد تصمیمشون عوض بشه!

بعد هی برای من این سوال پیش میاد که اخه مگه ارتش میاد بیرون ؟
فوق العاده چی؟
سی سالِ در بدترین شرایط به این نقطه نرسیدن که نیاز به استفاده از ارتش باشه بعد چرا مارو علاف میکن؟
بدترین شرایط....
نمیخام بدبینی خودم رو بسط بدم به خواننده احتمالی این سطور ولی هیچ چیزی اینقدر تحملش برای من سخت نبوده در تمام این چند ماه جز ای جمله که این ما از این خیلی بدترهاش رو از سر گذروندیم...

فکر کردن به این که چه چیزهایی رو از سر گذروندن وهر بار به واسطه ء خشونت بی حدشون مردم عقب نشستن و در کنارش این تکرار مدام اینکه جمهوری اسلامی عقب نشینی نمیکنه ، واقعیت هم همینه چاره ای ندارن و در مقابل ما هم چاره ای نداریم
:(

3 comments | Permalink

چون میگذردغمی نیست

حال خوبی نیست
حال خوبی نیست اینکه مجبور باشی مو به مو و طبق دستور به بخشنامه عمل کنی و صبح روز موعود با لباس شخصی تو پادگان حاضر باشی محض شرکت در راهپیمایی شکوهمند سالگرد پیروزی ؟! انقلاب.

اسمش میشه خیانت؟
نهست کنیم؟

حال خوبی نیست
حال خوشی نیست که چشمت به دست حضرت اقا باشه به قول اقایون ِ تو تلویزیون که هی میگن روز 22 بهمن قراره سنواتتون رو ببخشن.


پ ن : اصلا انگار رسمه این سرباز جدید ها سرپست نگهبانیشون ، تو کلاهشون و ...هرجا که دستشون برسه مینویسن : چون میگذرد غمی نیست ، یه سرباز قدیمی هم طبق سنت و وظیفه وقتی به این جمله منحوس میرسه حتما زیرش براش مینویسه : کس موتوری حالیت نیس.
همینجوری ساده ازش نگذر ها ، این شاه بیت دوم رو باید بهش برسی ، مثه امممم مثه این ادمهایی که سنشون از40 گذشته وبه همچی با یه سبکی تحمل ناپذیری نگاه میکنند و تو فکر میکنی باس خاطر اینه که به چیزهایی که خاستن نرسیدن و هزار تا دلیل دیگه واینه که انجوری ان نه کس موتوری و حالیت نیس!


aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007