چهارشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۶

عمو عبید معنوی - 2


گفتیم که این صد پند جزو اصول مصوب دون ژوانی است که توسط عمو عبید معنوی از جد های بسیار معتبردون ژوانان تنظیم گشته و من ، مردکِ خیالی ریس سازمان طرح و برنامه ریزی انجمن اخوت دون ژوانی قصد بر ملی کردن و به روی آنتن فرستادن آنها کرده ام ، باشد که اصول ما هر روز که میگذرد فراگیرتر شود، اینک بخش دوم :


26- چندانكه حيات باقيست از حساب ميراث خوارگان خود را خوش داريد

27- مجردي و قلندري را مايه شادماني و اصل زندگاني دانيد.

28- خود را از بند نام و ننگ برهانيد تا آزاد توانيد زيست.

29- در دام زنان نيفتيد خاصه بيوگان كره دار

30- از بهر جماع سرد حلال، عيش بر خويش حرام مكنيد.

31- دختر فقيهان و شيخان و قاضيان و عوانان مخواهيد. و اگر بی اختیارپيوندي با آن جماعت اتفاق افتاد
عروس را به كونسو بريد تا گوهر بد به كار نیاورد و فرزندان گدا و سالوس و مزور و پدر و مادر آزار ازايشان در وجود نیاید.

32- دختر خطيب در نكاح مياوريد تا ناگاه خركره نزايد.

33- از تنعم دايگان و حكمت قابله و حكومت حامله و كلكل گهواره وسلام داماد وتكليف زن وغوغاي بچه ترسان باشيد.

34- جلق زني را به از غرزني دانيد.

35- در پيري از زنان جوان مهرباني مخواهيد.

36- بيوه زنان را به رايگان مگائيد.

37- زن مخواهيد تا قلتبان مشويد.

38- پير زنان را سر به كلوخ كوب بكوبيد تا درجه غازيان دريابيد.

39- بر سر راهها به قامت بلند زنان وچادر مهر زده و سربند ريشه دار از راه مرويد.

40- مال يتيمان و غلامان بر خود مباح دانيد تا شما را مباحي تمام توان خواند.

41- آلت خائيدن و گائيدن يك زمان بيكار مداريد.

42- مردان مست را چون خفته دريابيد تا بيدار نشوند فرصت را غنيمت دانيد.

43- زكات كير به مستحقان رسانيد چون زنان مستور كه از خانه بيرون نتوانند رفتن و حيزان پير و مفلس و ريش آورده كه از كسب مانده باشند و زنان جوان شوهر به سفر رفته كه زكات دادن يمني
عظيم دارد.
43- طعام و شراب تنها مخوريد كه اين شيوه كار قاضيان و جهودان باشد.

44- حاجت بر گدا زادگان مبريد.

45- غلام بچگان ترك را تا بیریشند به هر بها كه فروشند بخريد وچون آغاز ریش آوردن کنند به هر بها که خرند بفروشید.
46- در كودكي كون از دوست و دشمن و خويش و بيگانه و دور و نزديك دريغ مداريد تا در پيري به درجه
شيخي و واعظي و جهان پهلواني و معروفي برسيد.
47- غلام نرم دست خريد نه سخت مشت.

48- شراب از دست ساقي ريش دار مستانيد.

49- در خانه مردي كه دوزن دارد آسايش و خوشدلي و بركت مطلبيد.
50- از خاتوني كه قصه ويس و رامين خواند و مردي كه بنگ و شراب خورد، مستوري و كون درستي
توقع مداريد.
52- دختر همسايه را از كونسو فرو بريد وگرد مهر بكارت مگرديد تا طريقه امانت و شفقت و مسلماني
و حق همسايگي رعايت كرده باشيد وشبِ عروسي، دخترك در محل تهمت نباشد و از داماد خجلت
نبرد و در نزد مردم روسفيد باشد.

53-حاكمي عادل و قاضي كه رشوت نستاند و زاهدي كه سخن به ريا نگويد و حاجبي كه با ديانت
باشد و كون درستِ صاحب دولت در اين روزگار مطلبيد.

54-بر زنان جوان شوهر به سفر رفته و عاشقي كه بار اول به معشوق رسد و كيرش بر نخيزد و شاهدي كه در مجلس رود و حريف اورا نپسندد وبيرون كندوبه گروهي نيم مست كه شرابشان ريزد و
جواني كه به دست سليطه پير گرفتار باشد و دختري كه بكارت به باد داده و شب عروسي نزديك سيده رحمت آريد تا خدا بر شما رحمت آرد.
54- زنان را در حال نزع چندانكه مقدور باشد بگائيد وآنرا فرصت و صرف تمام دانيد.

55- از كودكان نابالغ به ميان پاي قانع شويد تا شفقت به جاي آورده باشيد.

56- آن كس را پهلوان مخوانيد كه پشت ديگري به زمين تواند آورد ؛ بلكه پهلوان حقيقي آ نرا دانيدكه
روي بر خاك نهد و از روي ارادت يك گز كير در كون گيرد.

57- بر وعده مستان و عشوه زنكان وعهد قحبگان و خوش آمد كنگان كيسه مدوزيد.

58- با استادان و پيشقدمان و وليعهدان و كساني كه شما را گائيده باشند تواضع واجب شمريد تا آبروي را به باد مدهيد.

59- از دشنام گدايان وسيلي زنان وچربك كنگان وزبان شاعران و مسخرگان مرنجيد.

60- زنان را سخت بزنيد وچون سخت بزديد سخت بگائيد تا از شما بترسند

7 comments | Permalink

سه‌شنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۶

عمو عبید معنوی - 1

در حد شباب هر وقت به دفتر پدرتخمی معنویمان مشرف میشدیم هر وقت فرصتی دست میداد ، بالفور کتابی که اگر اشتباه نکنم منتخبی بود از عبید زاکانی را باز میکرد و آهنگی به صدایش میداد و بخشی را برایمان می خواند ، علی ایهاحل چون ما هم به سک جدمان از این عبید خوشمان می آید ، و اینکه چند صباحی است خودمان عبید خان خفنی شده ایم ، محض ِ شادی تخممان تصمیم ِ همایونی گرفتیم که این رساله ء صدپندش که به قول خودش وصیت نامه اش است بر عالم و آدم در چند قسمت منتشر کنیم ، باشد که عمو عبید معنوی از ما راضی باشد!


بر راي اصحاب نظرو فراست عرضه ميدارد كه متكلم اين حروف < عبيدزاكاني بلغه الله غايت الاماني > اگر چه در علم مايه اي ودر هنر پايه اي ندارداما از اوان جواني به مطالعة كتاب و سخن علما و حكما اهتمام داشت. تا در اين روزگار كه تاريخ هجرت به هفتصد و پنجاه رسيد از گفتار سلطان حکما افلاطون نسخه اي مطالعه افتادكه براي شاگردخود ارسطو نوشته باچندين نامه علي الخصوص پندنامه شاه عادل انویشیروان ،كه بر تاج ربيع فرموده به خواندن آن خاطر را رغبتي عظيم باشد ، وبرآن ترتيب پند نامه اي اتفاق افتاد درويشنامه از شائبه ريا خالي و ازتكلفات عاري تا نفع او عموم خلايق را شامل گردد و مؤلف نيز به واسطة آن از صاحبدلي بهره مند شود.اميد كه همگنان را از اين بند كلمات حظي تمام حاصل آيد.


1- اي عزيزان عمر غنيمت شمريد.
2- وقت از دست مدهيد.
3- عيش امروز به فردا ميندازيد.
4- روز نيك به روز بد مدهيد.
5- پادشاهي را نعمت و غنيمت وتندرستي و ايمني بدانيد.
6- حاضر وقت باشيد كه عمر دوباره نخواهد بود.
8- هر كس كه پايه و نسبت خود را فراموش كند به يادش مياريد.
9- بر خود پسندان سلام مدهيد
10- زمان ناخوشي را به حساب عمر مشمريد.
11- امید از خیر کسان ببرید تا به ریش مردم توانید خندید
12- گرد ِ شاهان مگردید و عطای ایشان به لقای دربانان ایشان ببخشید
13- جان فداي ياران موافق كنيد.
14- بركت عمر و روشنائي چشم و فرح دل در مشاهده نيكوان دانيد.
15- ابرو در هم كشيدگان و گره در پيشاني آورندگان و سخ نهاي به جد گويان و ترش رويان و كج
مزاجان و بخيلان و دروغگويان و بد ادبان را لعنت كنيد.
16- خواجگان و بزرگان بي مروت را به ريش تيزيد.
17- تا توانيد سخن حق مگوئيد تا بر دلها گران مشويد تا مردم بي سبب از شما نرنجند.
18- مسخرگي و قوادي و دف زني و غمازي و گواهي به دروغ دادن و دين به دنيا فروختن وكفران
نعمت پيشه سازيد تا پيش بزرگان عزيزباشيد و از عمربرخوردار گرديد.
19- سخن شيخان باور مكنيد تا گمراه نشويد و به دوزخ نرويد.
20- دست ارادت در دامن رندان پاكباز زنيد تا رستگار شويد
22- از همسايگي زاهدان دوري جوئيد تا به كام دل توانيد زيست.
23- در كوچه اي كه مناره باشد اتاق مگيريد تااز دردسر مؤذنان بد آواز ايمن باشيد.
24- بنگيان را به لوت و حلوا در يابيد.
25- مستان را دست گيريد.


ادامه دارد...

2 comments | Permalink

یکشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۶

آن‌روزها به این کارها می‌‌گفتند تبادل لینک. حالا من مانده‌ام و این لینکی که مدام به دست و پام می‌پیچد و من را یاد گِتمی و سیسکا می‌اندازد. هر بار با زنجیرهای دور گردن‌شان دنبال هم می‌کنند، آخر سر می‌پیچند به نرده‌ها و میله‌ها. گتمی باهوش‌تر است؛ خیلی راحت مسیر زنجیر را می‌گیرد، عقب‌گردی می‌کند و خلاص. سیسکا نمی‌تواند. کز می‌کند، زل می‌زند به میله‌یی که زنجیرش را دور آن کلاف کرده؛ لینک می‌شود و همان‌جا می‌ماند.
(+)

7 comments | Permalink

چهارشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۶

فقط چند ساعت فرصت اعتراض به سنگسار

فردا، پنجشنبه 31 خرداد، قرار است مکرمه ابراهيمي و مردي که با او رابطه خارج از ازدواج داشته است به خاطر زنا و به دنيا آوردن فرزندي "نامشروع" که اکنون 11 ساله است، در ساعت 9 صبح پنجشنبه در محل بهشت زهرا در شهر تاکستان، استان قزوين، سنگسار شوند.
مراسم اجراي سنگسار در ملاء عام و دعوت عمومي از مردم به شرکت در سنگسار توسط شوراي تامين استان قزوين انجام گرفته است. و مردم را به شرکت در مراسم سنگسار دعوت کرده است.
خبر مربوط به سنگسار اين دو نفر را که توسط فعالين کمپين «قانون بي سنگسار» در سايت ميدان منتشر شده است مي توانيد در اينجا بخوانيد:
http://www.meydaan.org/news.aspx?nid=391

کمپين «قانون بي سنگسار» از همه شهروندان دعوت مي‌کند که با مقامات و مسئولين جمهوري اسلامي ايران، بويژه مسئولين شوراي تامين در استان قزوين، تماس بگيرند و خواستار توقف سنگسار مکرمه ابراهيمي، مادر 43 ساله سه فرزند، و شريک وي، يعني پدر فرزند 11 ساله ايشان شوند.
(+)

برای شماره های تماس با مسئولین استان قزوین به سایت میدان مراجعه کنید...


:(

7 comments | Permalink

دوشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۶

ندگی بازیست!

زندگی بازیست!
ما خود صحنه می سازیم تا بازیگر بازیچه های خویشتن باشیم
وای زین درد روان فرسای
من بازیگر بازیچه های دیگران بودم
گرچه می دانستم این افسانه رااز پیش
ندگی بازیست!
ندگی بازیست!


نصرت رحمانی

16 comments | Permalink

جمعه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۶

گفتگو آيين درويشي نبود
ورنه با تو ماجرا ها داشتيم

8 comments | Permalink

دوشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۶

برای‌ِ آدمی که همیشه پیر بوده است فقط لذت‌ِ خاطرات باقی می‌ماند

می‌دانی‌، آدم‌هایی که مدت‌های‌ِ طولانی‌، مثلاً برای چندین ماه‌، تظاهر می‌کنند، ادای‌ِ آدمی را درمی‌آورند که نیستند، گرفتار می‌شوند. یک وقت می‌بینند که خودشان نیستند، یعنی ما می‌بینیم، خودشان نیستند. خودشان خیال می‌کنند همان کسی هستند که بودند. بعدها، شاید، در پیری متوجه بشوند، وقتی دارند خاطراتشان را مرور می‌کنند. منصور هم یکی از آن‌ها است. آن قدر بازی درآورد که گرفتار شد، در دام افتاد، نتوانست خودش را بیرون بکشد.
همیشه همین‌طور است. آدم اول خیال می‌کند یک جور بازی است، یک جور شوخی. ممکن است خنده‌اش هم بگیرد. مثلاً فرض کن آدم دراوج‌ِ جوانی‌، در شادابی‌ِ جوانی‌، ویرش بگیرد یا به سرش بزند که ادای‌ ِ پیرها را دربیاورد. برود هم‌دَم و هم‌نشین پیرها بشود. مثل‌ِ خودشان حرف‌ بزند، آرام و شمرده و در پاسخ‌ِ هر حرفی بگوید: «عجب!» و سعی کند خودش را عادت بدهد که خون‌سرد باشد و از تنهایی لذت ببرد، یا دست‌کم به تنهایی خو کند. چنین آدمی حتماً مقداری از غرورش ارضا می‌شود، یا فکر می‌کند که ارضا شده است. فکر می‌کند خیلی ازخوشی‌های‌ِ زندگی، آن چه به زندگی هیجان می‌دهد، آن قدرها هم که مردم ـ جوان‌ها ـ فکر می‌کنند خوشی نیستند. نیازی نمی‌بیند دنبال‌ِ این‌جور چیزها برود، چون پیرها دنبال‌ِ این جور چیزها نیستند. بعد دیگرمی‌شود عادت‌، گرفتار می‌شود، یک‌هو نگاه می‌کند، برمی‌گردد به پشت‌ِ سرش، جوانی‌اش را در نقطه‌ای دور، بی آن که بتواند آن را به وضوح ببیند، به یاد می‌آورد. اما دیگر گذشته است، تمام شده است. می‌بیند دراوج‌ِ جوانی پیر شده است. بعد دیگر حتا اگر با پیرها هم نباشد، میان ‌ِجوان‌ها هم پیر است. می‌بینی که دارم درباره‌ی خودم حرف می‌زنم. همیشه به همین‌جا می‌کشد. هر سنی لذت‌های‌ِ خودش را دارد. اما برای‌ِ آدمی که همیشه پیر بوده است
فقط لذت‌ِ خاطرات باقی می‌ماند...

... از اینجا گوش کنید

7 comments | Permalink

جمعه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۶

VPN

دوستانی که مشکل ف 0 ی 0 ل 0 ت 0 ر 0ی 0 ن 0 گ دارن آب دستشونه بزارن زمین و برن اینجا یه اکانت بخرن و vpn خودشون رو راه بندازن و خلاصه یه بارکی مشکل رو حل کنن!

قیمت هاش که به نظر من مناسبه و واقعا برای یه وبگرد پرداخت ماهی 2500 تومن برای نجات ازشر ف ی ل ت ر چیزی نیست!

ضمنا این جا معتبره و مهرداد تضمین میکنه!

دیگه اینکه خیلی حال کردم شماره حساب و اسمش رو مشخص گذاشته تو سایتش ، سراغ بقیه اگه کلی قایم موشک بازی در میارن!

خلاصه اگه فردا کسی گفت من مشکل سایت مسدود! دارم و از این قبیل واقعا خاک بر سرش !


aidinblog@hotmail.com

L ink

صفحه لینکهای صورتک خیالی


 


A rchive

ژانویهٔ 2003
آوریل 2003
مهٔ 2003
ژوئن 2003
ژوئیهٔ 2003
اوت 2003
سپتامبر 2003
اکتبر 2003
دسامبر 2003
ژانویهٔ 2004
مارس 2004
ژوئن 2004
سپتامبر 2004
اکتبر 2004
نوامبر 2004
دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007